مروری بر آداب نوروزی در دورههای مختلف اسلام
تاریخ انتشار: ۷ فروردین ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۴۰۳۹۱۲
طبق گزارشهای مورخان، ضرب سکه، انجام بازیهای مختلف، پختن و توزیع شیرینیجات مخصوص، تبادل هدایا و برپایی ضیافتهای گسترده از آداب نوروز در دورهی اسلامی بوده است. - اخبار فرهنگی -
به گزارش خبرنگار فرهنگی تسنیم، یکی از کتابهای قابل تاملی که در ماههای پایانی سال گذشته منتشر شد، کتاب «جشنهای اسلامی شیعی در ایران» نوشته محسن حسام مظاهری بود که نشر آرما آن را به بازار کتاب فرستاد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
جایگاه برجستهی نوروز در فرهنگ ایرانی را از آنجا میتوان دریافت که آنها این جشن را حتی پس از ورود اسلام نیز رها نکردند. نوروز از معدود جشنهای ایرانی است که در دورهی اسلامی نیز با شکوه فراوان ادامه یافت و حتی با نام «نیروز» به حوزهی اعراب مسلمان هم اشاعه پیدا کرد. تا آنجا که حتی خلفای مسلمان سنت بار عام شاهان ایران باستان در نوروز را هم پی گرفتند. یعقوبی در ذکر اخبار دورهی خلافت عمر بن عبدالعزیز نوشته است که وی «هدیههای نوروز و مهرگان را بپذیرفت». این نشان میدهد در دورهی اموی دو عید ایرانی مذکور رسمیت داشته و سنت اعطای هدیه به خلفا برقرار بوده است.
بررسی «جشنهای اسلامی ـ شیعی در ایران» در یک کتاب جدیددر خلافت عباسیان، جشنهای این دو عید احیا شده و بهخصوص در دورهی متوکل عباسی به اوج شکوفایی رسید؛ تا بدانجا که به تعبیر بحتری: «ان یوم النیروز عاد إلى العهد الذی سنه أردشیر». در آن مقطع، نوروز از اعیاد رسمی بهشمار رفته و جشن مفصلی در دربار برپا میشد که در آن اعیان و اشراف و نمایندگان طبقات مردم هدایای گوناگونی را به خلیفه پیشکش میکردند. در این امر، امرای ایرانی آلبویه و نیز بدنهی ایرانیان شاغل در دستگاه دیوانی خلافت نقش چشمگیری دارند. طبق گزارشهای مورخان، ضرب سکه، انجام بازیهای مختلف، پختن و توزیع شیرینیجات مخصوص، تبادل هدایا و برپایی ضیافتهای گسترده از آداب نوروز در دورهی اسلامی بوده است. جالب است که حتی قرمطیان، در اواخر عهد عباسی، نوروز و مهرگان را تنها ایام روزه میدانستند . گرامیداشت نوروز منحصر به حوزهی مرکزی خلافت اسلامی نبوده و حتی دولتهای مستقل در نقاط دورتر نیز بدان اهتمام داشتند. مقریزی در خطط از نوروز بهعنوان یکی از اعیادی که امرای فاطمی بهطور رسمی جشن میگرفتند یاد کرده و روشنکردن آتش در شب نوروز و آبپاشی در روز آن را از آداب این جشن چندروزه در مصر آن دوره ذکر کرده است .
مخالفان نوروز و فتوایی برای مندس شدنش!
از همان مقطع روایت اسلامی و بعدتر شیعی از نوروز هم پدید آمد و روایاتی در فضیلت این روز و آداب تکریم آن (ازجمله روزهداری، پوشیدن لباس نیکو و ادعیه و نماز مخصوص) در منابع حدیثی شیعه و سنی راه یافت . حتی کتابهایی مستقل توسط علمای اسلامی درباب نوروز نگاشته شد که از آن جمله الاعیاد و فضائل النیروز اثر صاحب بن عباد را میتوان نام برد. البته گرامیداشت اعیاد ایرانی و بهخصوص نوروز، در بین عالمان مسلمان مخالفانی هم داشت که غزالی از مشهورترین آنهاست. وی در کیمیای سعادت ذیل بحث از منکرات بازار، تلویحاً به رونق آیین نوروز و سده در ایران پس از اسلام بهگونهای که اشیاء مخصوص آن «چون سپر و شمشیر چوبین و بوق سفالین» در بازار به فروش میرسیده، اشاره کرده است و به تقبیح آداب و رسوم این اعیاد از باب آنکه «شعار گبران» اند پرداخته و نهایتاً فتوا داده است که «نوروز و سده باید که مندرس شود و کسی نام آن نبرد»...
وقتی نوروز رنگ شیعی گرفت
در منابع شیعی نخستینبار در مصباح المتهجد طوسی روایت فضیلت نوروز آمده است . در دولت صفوی، روایت اسلامی با صبغهی شیعی از نوروز توسعهی فراوان یافت. مشهورترین روایت در این باب، روایت معلی بن خنیس از اصحاب خاص امام صادق است که تفصیل آن را مجلسی در بحار الانوار آورده است ؛ روایتی که صبغهی شیعی غلیظی دارد و نوروز را نه یک عید ایرانی، بلکه سنتی دیرپا و دینی که درواقع به ائمه و شیعیان تعلق دارد، معرفی میکند...
گزارشهای سفرنامهنویسان نیز نشان میدهد در دورهی صفوی، نوروز رنگ شیعی گرفته و با باورهای مذهبی تودهی مردم پیوند خورده بود؛ پیوندی که محتمل است خاستگاه شعوبی داشته باشد. ازجمله تهونو و دو شینون گزارش کردهاند که ایرانیان در آن دوره معتقد بودند واقعهی غدیر در نوروز رخ داده است و بههمیندلیل این روز را جشن میگرفتند. شاردن نیز به باور رایج تقارن غدیر با نوروز اشاره کرده و ریشهی آن را تحکیم پایههای نوروز دانسته است.
این روایت در دورهی قاجار نیز ادامه یافت و نوروز جایگاه خود را بهعنوان مهمترین جشن ایرانیان حفظ کرد. در دورهی پهلوی نیز گرچه با چرخش گفتمان رسمی به باستانگرایی از سویههای مذهبی نوروز در ادبیات رسمی کاسته شد اما جایگاه این جشن همچنان در اقشار مختلف جامعه محفوظ ماند. پس از پیروزی انقلاب، مجدداً روایت اسلامی شیعی از نوروز ترویج شد.
انتهای پیام/
منبع: تسنیم
کلیدواژه: کتاب عید نوروز دوره ی ی اسلامی ی نوروز ی شیعی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۴۰۳۹۱۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
حجاب، مسیر مصلحت جامعه
حجاب یکی از آن عوامل و رفتارهایی است که نقش مهمی در پیشبرد اهداف جامعه اسلامی ایفا میکند. در واقع وقتی قرار است در محتوای یک جامعه عفت و پاکدامنی مطرح باشد آن وقت مسأله پوشش یک زن مسلمان مفهوم عمیقی به خود میگیرد و تبدیل به قانون میشود که طبق فرمایشات اخیر مقام معظم رهبری، حجاب یک حکم شرعی و قانونی است و عمل به آن بر همگان، مسلم و واجب است. دین اسلام، پوشش را یکی از بهترین عوامل حفاظت زنان و حفظ سلامت اجتماعی میداند و در واقع حجاب، لباس مشارکت اجتماعی و آزادی زنان در جامعه است و چون زن بدحجاب، هرگز نمیتواند جلوی نگاههای آلوده و هوسانگیز مردان را بگیرد، اسلام از زنان خواسته که با رعایت پوشش اسلامی ازچشمچرانی مردان جلوگیری وازحقوق فردی و اجتماعیشان محافظت کنند. امین کشوری، کارشناس عفاف و حجاب به جامجم میگوید:«حجابی که اسلام راجع به آن حرف میزند و در آیات قرآن به آن اشاره شده است به مصلحت مردم وهمین خانوادههاست.همان دختران جوانی که میخواهند همسرانشان راحفظ کنندو پسرانی که میخواهند زن محبوبشان راازدست ندهند،بدون حفظ حجاب ورعایت حدوحدود آن این خواستههایشانعملی نمیشود.»تضاد آموزههای غربی با ارزشهای اسلامی
درجوامع غربی برای اینکه از زن، موجودی به وجود بیاورند که موردنظر خودشان و اهداف سودجویانهشان باشد، نیازدائم به مد دارند تا با درست کردن آن، چشمها، دلها و ذهنها را به همین جذابیتهای ظاهری و کوتهبینانه مشغول کنند. اما فردی که به این ظواهر وسوسهانگیز مشغول شودمجالی برای رسیدن به ارزشهای واقعی واخلاقی خواهدداشت؟امین کشوری میگوید: «آموزههای غربی به زنان میآموزد که همه ارزشهای آنها در «تن» خلاصه شده و اگر توانست اندام، ظرافتها و زیباییهایش را به بهترین شکل ممکن برای افراد جامعه به نمایش بگذارد، میتواند ایفای نقش کند. اما این نگاه، مقابل ارزشهای دینی و اسلامی است. اسلام میگوید: نقش اصلی زن در جایگاه همسری و مادری است و با حفظ این موقعیتها و رعایت حجاب که برایش امنیت میآورد میتواند در عرصه اجتماع ظاهر شود و به فعالیتهای اجتماعی، سیاسی یا حتی اقتصادی نیز بپردازد». البته اسلام هرگز نخواسته مرد از زن بهرهکشی اقتصادی کند،بلکه سخت با آن مبارزه میکند و ازنظر اسلامی، استقلال اقتصادی زن، امری مسلم و متعلق به خود اوست.
بالا رفتن سطح استانداردهای جنسی
درجوامع غربی، دردسترس بودن زنان بیحجاب ورفتارهای غیرطبیعی آنان سبب شده که مردان به تدریج ازآنها رویگردان و حتی متنفر شوند.در واقع دیدن سطح بالایی از بی بندوباری و جذابیتهای زنان برای مردان به عادت تبدیل شده، چون مردان روزانه با تعداد زیادی از زنان بی حجاب روبهرو میشوند و این تقاضای روحی،روانی و جنسی آنها را بالامیبرد وطالب سطح جدید، متنوع و بیبندوبارتر ازوضعیت موجودشان میشوند. این موضوع باعث شده تا مردان برای ارضای غریزه جنسی خود به همجنسان خود روی آورند. سردی و بیمهری مردان نیز سبب شده تا زنان نیزبه همجنسان خودروی آورندکه همجنس بازی یکی ازمشکلاتی است که تمدن غرب با آن دست و پنجه نرم میکند، اما در اسلام همه نیازها و تامین آنها باید در مسیر تعالی و سعادتمندی انسان باشد نه این که همه فکر وذکر افرادبرای تامین نیازهای جنسی که به صورت عطش جنسی درآمده،صرف شود.به گفته کشوری، آزادیهای جنسی نامشروع، موجب شده پیمان اخلاقی و زناشویی همسران و به عبارتی بنیان خانواده از بین برود و سبب به وجود آمدن پیامدهای ناگواری مانند سقط جنین، بچههای نامشروع، خشونت و تجاوز به زنان، خروج از مرز اعتدال در پرداختن به نیازهای جنسی و... شود. کم شدن و سیر نزولی جمعیت نیز یکی دیگر ازمعضلات چنین جوامعی است و هنگامی اتفاق میافتد که نسل موجود به دلایل تمایل نداشتن به تشکیل خانواده و فرزنداوری و ترویج روابط نامشروع جنسی و...تمایلی به تولید نسل جدید نداشته باشد. در اینگونه جوامع تعداد سالمندان و سالخوردگان نسبت به درصد کودکان و نوجوانان بیشتر میشود.